Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، سی‌وهفتمین برنامه «مستندات یکشنبه» که ذیل سینماتک خانه‌ هنرمندان ایران به پخش فیلم‌های مستند می‌پردازد، یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲ به نمایش فیلم مستند «ترانه تارخ» به کارگردانی صمد فرهنگ اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم که روایتی تصویری از زندگی و آثار زنده‌یاد امین تارخ است، نشست نقد و بررسی آن با حضور محمدمهدی عسگرپور (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، تهیه‌کننده و کارگردان سینما)، همایون اسعدیان (کارگردان سینما) و صمد فرهنگ(کارگردان این مستند) برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روابط عمومی خانه هنرمندان ایران گزارش داد که در ابتدای این برنامه شاهین امین از نیما تارخ (فرزند امین تارخ) که در سالن حضور داشت، خواست که جلسه را با صحبت‌های خود شروع کند.

نیما تارخ در صحبت‌هایی گفت: از آقای فرهنگ تشکر می‌کنم. در جریان این فیلم بودم ولی خیلی جرات دیدن آن را نداشتم. اما بالاخره جرات پیدا کردم و فیلم را دیدم. دیدن آن مقداری سخت است. اما تشکر می‌کنم و خوشحالم که این فیلم به یادگار باقی مانده است.

شاهین امین در ادامه گفت: نمی‌خواهم اسطورسازی کنم ولی ما در سینمای ایران آدم‌هایی داشته و داریم که فارغ از کار هنری خود، صاحب یک شخصیتی بوده و احترامی برای خود قائل بودند. بنابراین در هر کاری حضور پیدا نمی‌کردند. البته نمی‌خواهم بگویم که همه کارهای آنها درجه یک است. همانطور که دیدیم آقای تارخ هم در فیلم به این موضوع اشاره کرد، که یک‌سری از کارها را به خاطر معیشت قبول کرده است. ولی حتی در همان کارها هم سعی کرده‌اند، اندازه‌هایی را رعایت کنند.

او افزود: امیدوارم بازیگران و به طور کل هنرمندان نسل‌های بعد این الگوها را در نظر بگیرند. رعایت کردن اندازه‌ها، آنها را صاحب هویت و شخصیتی می‌کند که گاهی حتی بالاتر از کیفیت هنری‌شان دیده شوند. آقای تارخ هم حتما در کنار اینکه بازیگر خوبی بودند، واجد شخصیت‌هایی این چنین نیز می‌شدند. به همین دلیل اکنون در خاطره جمعی ما ثبت شده‌اند. چقدر همگی ناراحتیم، از اینکه در این یکی دو سال اخیر، بخشی از این آدم‌هایی که در خاطره جمعی ما ثبت شده‌اند را از دست دادیم. افرادی چون آقای پورحسینی، پوراحمد، پسیانی و ... البته مرگ حق بوده ولی تحمل آن برای ما مقداری دشوار است.

فرهنگ (کارگردان مستند «ترانه تارخ») نیز در ادامه این نشست درباره پروسه تولید این اثر و چگونگی شکل‌گیری آن گفت: از همه حاضران در جلسه تشکر می‌کنم. می‌توانم با تمام وجود بگویم که این کار معجزه بود. آنقدر روان و پشت سر هم و خود به خود اتفاق افتاد، که دیدن آن روی پرده برای خودم عجیب است. من کارمند صداوسیما مرکز شیراز بودم و از کودکی بازیگری را دوست داشتم. یک بار آگهی کارگاه بازیگری آقای تارخ را دیدم؛ کلاس ایشان هزار کیلومتر با من فاصله داشت ولی انگار این فاصله برایم دو خیابان بود. بنابراین به تهران آمدم و در کلاس‌های آقای تارخ ثبت‌نام کردم. بعد از آن در هفته‌ای که هفت شب داشت، ۴ شب در اتوبوس بودم و بین شیراز و تهران رفت‌وآمد می‌کردم. دو سال دوره‌های مقدماتی و پیشرفته بازیگری را پیش آقای تارخ و اساتید خوبی که ایشان در آموزشگاه خود جمع کرده بودند، گذراندم. اما وقتی دوره تمام شد، تازه مزه آن زیر دندانم رفته بود، به شیراز رفتم و دوباره از صفر برای کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته تئاتر ادامه تحصیل دادم.

او افزود: تصویرهایی که در این مستند می‌بینید را برای پایان‌نامه مقطع کارشناسی خود ضبط کرده بودم. من و آقای تارخ دائم پیش هم نبودیم ولی حس خوبی بین مان بود. وقتی می‌خواستم فارغ‌التحصیل شوم، به آقای تارخ گفتم که می‌خواهم پایان‌نامه خود را معطوف به تاثیر کارگردان‌های مختلف از جمله آقای عسگرپور روی بازیگری واحد کنم. ایشان با فراغ بال پذیرفت. با وجود اینکه آن زمان بسیار سرشان شلوغ بود؛ ساعت‌ها جلوی دوربین من می‌نشست و با انرژی بسیار زندگی خود را برایم تعریف کرد. این تصویرها باقی ماند تا زمانی که آقای تارخ به رحمت خدا رفت. بعد از آن یک بار به آموزشگاه آقای تارخ رفتم و با خانم علی‌نژاد آشنا شده‌ام که از آخرین شاگردان آقای تارخ بود. ایشان نیز در نهایی کردن این مستند کمک بسیاری به من کرد.

این مستندساز در ادامه بیان کرد: در پایان برای آماده کردن مستند، تمام فیلم‌ها و مصاحبه‌ها که تقریبا هفت، هشت ساعت است را مجددا دیدم و بخش‌هایی که به نظرم مناسب بود را انتخاب کردم. شکر خدا فیلم نهایی شد و آقای عسگرپور هم لطف کرد تا این برنامه برگزار شود و ما دور هم جمع شویم و یاد آقای تارخ را گرامی بداریم.

محمد مهدی عسگرپور در ادامه این برنامه گفت: از زحمت دوستان برای ساخت این مستند تشکر می‌کنم. زمانی که ما آقای تارخ را از دست دادیم، درست مهرماه سال گذشته و بعد از اتفاقات شهریور ماه بود که اساسا هرنوع گردهمایی و داشتن برنامه خیلی دشوار شده بود. حتی برای تشییع پیکر ایشان با شرایط سختی مواجه بودیم. به همین دلیل نتوانستیم مراسم را در شان شخصیت بزرگی چون آقای تارخ برگزار کنیم و این افسوس و شرمندگی که این اتفاق نتوانست در زمان خود رخ دهد، برای ما باقی ماند.

او افزود: بخش قابل توجهی از آن چیزی که در این مستند مطرح شد، نوع نگاه ایشان نسبت به عالم هنر و بازیگری بود که بخشی از آن در این مستند منتقل شد و بخشی از آن نیز به شکل طبیعی ممکن است در یک رویارویی اتفاق بیفتد. به خصوص برای افرادی که به ایشان نزدیک بودند. آقای تارخ با آموزشگاه خود، وضعیتی منحصر به فرد در کشور ما ایجاد کرده بود. به صورتی که خروجی فعالیت‌های ایشان در حوزه آموزش، بازیگران ارزشمند و بزرگی هستند که اکنون در سینمای ایران می‌درخشند. ما چنین وضعیتی که یک آموزشگاه بتواند در چند سال چنین خروجی داشته باشد را کمتر تجربه کرده بودیم. این نشان‌دهنده ویژگی‌های کاملا منحصر به فرد ایشان است.

مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در ادامه بیان کرد: وقتی سال ۸۷ اعضای آکادمی اسکار به ایران آمدند، رییس آکادمی و چند نفر از اعضا از جمله خانم آنت بنینگ، بازیگر معروف نیز در آن جمع بودند. ما برای نشان دادن بعضی از فضاهایی که در حوزه سینما به شکل جدی فعالیت می‌کنند، مثل استودیوها و چیزهایی از این دست، اعضای آکادمی را همراهی می‌کردیم. البته آن زمان محدودیتی هم ایجاد شد. چون وقتی بعضی افراد متوجه شدند که این افراد از اعضای آکادمی اسکار هستند، نامه‌نگاری کردند که برخی از ملاقات‌های این گروه کنسل شود. مانند دیدار آنها با دانشگاهیان و برخی از مراکز دیگر.

عسگرپور در ادامه عنوان کرد: یکی از مراکزی که ما در نظر داشتیم، بازدید از آموزشگاه آقای تارخ بود. خانم آنت بنینگ نیز به طور طبیعی چون بازیگر جمع بودند به آنجا آمدند. نکته‌ای که در این خصوص برایش جالب بود، این بود که می‌گفت: فکر نمی‌کردم در کشوری چون ایران، چنین سبکی از آموزش وجود داشته باشد. می‌گفت حتی احساس می‌کردم بخشی از شکلی که ایشان در آموزش تجربه می‌کند را ما نتوانستیم تجربه کنیم. بنابراین باید بگویم وجوه آموزشی آقای تارخ فراتر از مرزهای خودمان بود. حتی این اواخر به استرالیا و چند جای دیگر رفت و برنامه‌هایی در این خصوص داشت اما متاسفانه فوت ایشان باعث شد که آن بخش اجرا نشود. در صورتی که این برنامه می‌توانست به پیوند سینمای ایران با بخش‌های خارج از کشور خودمان خیلی کمک کند.

او ادامه داد: ما دو سریال با هم کار کردیم و این افتخار بزرگی برای من بود. این دو کار ظاهرا به قدری از عمق لازم برخوردار بوده است که همه فکر می‌کردند که ما خیلی بیشتر از این با هم کار کردیم. یکی از سکانس‌هایی که در همکاری من با آقای تارخ به یادگار مانده و در این فیلم نیز استفاده شده است، مرگ شخصیتی است که آقای تارخ در یکی از کارها بازی می‌کرد. همان روز که صحنه را گرفتیم، حال همگی ما کمی منقلب شد، اما بعد از آن نیز هر بار آن سکانس را دیدم حالم بد می‌شد. این برای پیش از مرگ ایشان بود. هیچوقت فکر نمی‌کردم در فیلمی از این سکانس استفاده شود و ما یادمان بیاید که ایشان را به این صورت از دست دادیم. به هر حال برای شخص من این موضوع خیلی دردآور بود.

این سینماگر در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: گاهی وقتی ما درباره همکاران خود صحبت می‌کنیم، اینطور به نظر می‌رسد که در حال بزرگ نمایی هستیم، در صورتی که اینطور نیست؛ ما وقتی با هم کار می‌کنیم؛ هفت و هشت ماه با یکدیگر زندگی کرده و از هم یاد می‌گیریم. ایشان نیز به دلیل تجربه بالایی که داشتند، بدون اینکه خودشان اصرار داشته باشند، معمولا نقش آموزگار را هم ایفا می‌کردند. به خصوص برای نسل جوان‌تر. برخلاف برخی از بازیگران که وقتی بازیگر مقابل آنها جوان است، ابتدا او را تخریب می‌کنند؛ ایشان کاملا برعکس عمل کرده و اعتماد به نفس جوان مقابل خود را بالا می‌برد. حتی اگر کم و کاستی را می‌دید، به او کمک می‌کرد. به این صورت باعث می‌شد بازیگر جوان در مقابل ایشان احساس امنیت خاطر بکند. این نکته مهمی است که آموزش دادن بدون اینکه اصراری بر آن باشد، جز ذات ایشان شده بود.

عسگرپور ادامه داد: افتخار داشتم که در یکی دو دوره، در آموزشگاه ایشان، به تدریس بازیگری جلوی دوربین بپردازم. آنجا قرار بود که آموزش خیلی عملیاتی انجام شود. یکی از سرفصل‌های اصلی کار ما بحث مدیریت پیشنهاد و اینکه یک بازیگر چطور پیشنهاد خود را به کارگردان بدهد، بود. این دقیقا نقطه‌ای است که ممکن است گاهی سوتفاهم به وجود بیاورد. چون امکان دارد، یک بازیگر در جایی به شکل نامناسب پیشنهاد خودش را بدهد و سبب شود تا کارگردان حس کند که نباید پیشنهاد او را بپذیرد. در صورتی که ممکن است پیشنهاد او پیشنهاد خوبی باشد. ما سر صحنه معمولا با این اتفاق مواجه می‌شویم. خود این موضوع برای هر بازیگری می‌تواند بسیار مهم باشد. من همیشه در کلاس‌ها، از خود ایشان یاد می‌کردم و می‌گفتم اگر می‌خواهید این موضوع را بهتر متوجه شوید، با خود آقای تارخ بیشتر صحبت کنید. ایشان به گونه‌ای پیشنهاد می‌داد که فکر می‌کردم این پیشنهاد می‌تواند پیشنهاد خودم باشد. در واقع یک هماهنگی بین کارگردان و بازیگر به وجود می‌آورد که فکر می‌کنم حاصل دریافت‌های خیلی دقیقش در این حوزه بود.

اگر امین تارخ اینقدر در ذهن ما مانده است...

همایون اسعدیان نیز در ادامه این برنامه گفت: زنده‌یاد داریوش مهرجویی در یکی از مستندهایی که از او گرفته شده است، می‌گوید که من متوجه شده‌ام، دوربین و حرکت و... را می‌توان رها کرد، در صورتی که داستان و بازیگر کار خود را درست انجام دهند. همه ما اول که وارد سینما می‌شویم، به خصوص در بخش کارگردانی خیلی دوست داریم که کار خود را به رخ بکشیم. اما چقدر خوب است که بتوانیم به چیزی برسیم که استاد مهرجویی آن را بیان می‌کند. واقعا در آوردن یک لحظه حسی با یک بازیگر به مراتب دشوارتر از یک صحنه اکشن است. لحظه حسی ارتباط یک انسان با انسان‌های مقابلش است که باید در بیاید و از همین رو دشوار است.

او افزود: آقای عسگرپور در صحبت‌های خود به این موضوع اشاره کرد که ما نتوانستیم مراسمی که در اندازه بزرگی آقای تارخ باشد را برای او بگیریم. این بزرگی از بازیگری نمی‌آید. اول بگویم اولین برخورد من با امین تارخ به این صورت بود؛ بنیاد فارابی می‌خواست آرشیو کوچکی راه بیاندازد و به همین دلیل بازیگرها را صدا می‌کرد تا از آنها عکس بیاندازند. زنده‌یاد فرخنده شادمنش آنجا منشی بود؛ آقای تارخ نیز مدیر این آرشیو بود و من هم به عنوان عکاس صدا کرده بودند تا عکس بگیرم. عکس گرفتن از بازیگران و کلا آن فضا برایم خیلی جالب بود. به خاطر دارم اولین باری که آقای تارخ عکس‌ها را می‌دید، ایرادهایی گرفت اما مجموعا کار را پذیرفت.

این سینماگر در ادامه بیان کرد: ما تعداد زیادی بازیگر داریم که فقط بازیگر هستند اما معدود افرادی داریم که دغدغه آنها هنر به معنای کلان قضیه است. اگر امین تارخ اینقدر در ذهن ما مانده است و فکر می‌کنیم که برای او کم گذاشتیم، به این دلایل است. وگرنه ما بازیگر خوب زیاد داریم ولی او کسی بود که اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد و بسیاری بازیگر را به سینمای ایران معرفی کرد. همچنین در بحث صنفی، فعالیت‌های مثبت بسیاری داشت. حتی بسیاری از فعالیت‌های صنفی که انجام می‌داد، خارج از خانه سینما و از طریق ارتباطات دیگری بود تا بتواند کار اعضای صنف را راه بیاندازد. بخش بازیگری او نیز که جای خود دارد.

اسعدیان در ادامه صحبت‌هایش گفت: این مجموعه عوامل است که بازیگری مانند امین تارخ را تبدیل به شخصی می‌کند که آقای عسگرپور می‌گوید متاسفانه نتوانستیم مراسمی در اندازه و شان او برگزار کنیم. البته این هم خیلی بد است که ما فقط شان کسانی که می‌روند را رعایت می‌کنیم و در زمان زنده بودن به شان آنها توجهی نداریم. مثلا باید چنین اتفاقی برای آقای مهرجویی رخ دهد تا متوجه شویم که چه شخصیتی را از دست دادیم. البته نباید اسطوره و بت بسازیم، زیرا همه آدم‌ها ضعف‌هایی دارند؛ من در سکانس‌هایی از سریال خسوف با آقای تارخ کل کل هم داشتم.

این سینماگر در ادامه صحبت‌هایش عنوان کرد: فکر می‌کنم برای سریال خسوف، حداقل هفت، هشت بار از آقای تارخ تست کرونا گرفتیم، در شرایطی که آدم‌ها سر کار نمی‌آمدند، ایشان همراه ما بود. حرفه‌ای بودن چیزی است که متاسفانه نسل جدید بازیگری ما یاد نگرفته است و به همین دلیل با نسل آقای تارخ، انتظامی و دیگرانی این چنین، متفاوت است. مهم بودن آقای تارخ در مجموعه این اتفاقات است، نه اینکه آقای تارخ، بازیگر خوبی بود که بود. این مجموعه را در آدم‌های کمی می‌توان یافت و به همین دلیل افسوس می‌خوریم که چقدر زود آقای تارخ را از دست دادیم.

او در ادامه صحبت‌هایش گفت: باید رفت و دید که آقای امین تارخ چطور امین تارخ شد؛ قطعا یک شبه این اتفاق رخ نداده است. این چیزی است که نسل بازیگران جدید ما باید آن را دنبال کنند. امین تارخ شدن هزینه دارد؛ غیر از اینکه باید عمر خود را بگذارید؛ باید مرتب تجربه کنید، بخوانید و همه چیز را وقف این کار کنید تا بتوانید تبدیل به شخصیت‌هایی چون او، انتظامی، نصیریان و... و. شوید. البته بخشی از رفتارهای غیر حرفه‌ای بازیگران جدید نیز به خود ما مربوط می‌شود که شهامت این را نداریم از بازیگران جوان استفاده کنیم. به طوری که از پسر و دختر چهل ساله به عنوان جوان اولی که قرار است به زودی ازدواج کنید بهره می‌گیریم. در صورتی که کلی بازیگر جوان خوب در تئاتر داریم که می‌توانند نقش‌ها را به خوبی بازی کنند.

شاهین امین در ادامه این مراسم گفت: برادر و همسر آقای تارخ نیز در این مراسم حضور دارند. خیلی معذرت می‌خواهم که در ابتدای جلسه از آنها یاد نکردم؛ من را ببخشید. از این دو عزیز می‌خواهم که اگر صحبتی هست بیان کنند.

برادر آقای تارخ در صحبت‌هایی گفت: امین تارخ یک نفر نبود، او کسی بود که دنیایی را به وجد می‌آورد. او نرفته و هنوز هست. من همچنان در حال زندگی با او هستم و از آن روز تا کنون زندگی برایم عزای عمومی است. متاسفانه امین تارخ در بی‌رحمانه‌ترین مراسم ممکن تشییع شد. این حق او نبود. این حق طبیعی من است که نسبت به این موضوع شکایت داشته باشم.

من در آموزشگاه ایشان تدریس می کردم

محمد مهدی عسگرپور در بخش دیگری از این برنامه گفت: حدود سه سال پیش از فوت آقای تارخ، دیدارهای ما کمی بیشتر شده بود. زیرا من در آموزشگاه ایشان به تدریس می‌پرداختم. قبل و بعد از کلاس با یکدیگر صحبت‌هایی می‌کردیم و دریافت‌هایی که از مسائل مختلف داشتیم را باهم به اشتراک می‌گذاشتیم. یک روز درباره مسئله عصر مدرن با ایشان صحبت کردم. ممکن است ما این موضوع را به تغییر شکل دشواری‌های ساخت فیلم خلاصه کنیم. زیرا ما سر صحنه اصولا با بازیگران جوان‌تری که انگار دریافت‌های آنها با نسل پیش از خود متفاوت بود، مواجه می‌شدیم.

او افزود: در واقع به همین دلیل نوع حضور این نسل متفاوت است و مسائل را ساده‌تر در نظر گرفته و کمتر مطالعه می‌کنند. اما سهل‌انگارانه است که این موضوع را فقط به بازیگری خلاصه کنیم؛ چون در حوزه کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری و... نیز این اتفاق رخ داده است. البته بازیگرهای قدیمی‌تر به دلیل شرایط دشواری که بود باید خیلی خوب جلو می‌رفتند. مثلا آن زمان نگاتیو بود و امکان برداشت‌های زیاد نبود اما اکنون شرایط دیجیتال سبب شده تا با برداشت‌های خیلی زیاد هم کار جلو برود. اما نمی‌توان به بازیگر گفت که تو کاری نداشته باش که همه چیز تغییر کرده ولی تو سختکوش باش. خب این شدنی نیست.

این سینماگر در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: در این یکی دو سال آخر درباره این موضوع با آقای تارخ صحبت می‌کردم تا نتیجه آن را به کلاس هم منتقل کنم. اینکه مدل این سخت‌کوشی در شرایط فعلی باید چگونه باشد؟ مثلا بازیگر سخت‌کوشی سر صحنه می‌رود و با کارگردانی مواجه می‌شود که دو پلان از او گرفته و سپس از او تعریف می‌کند و می‌گوید که کار خود را به خوبی انجام داده است. خب این بازیگر آرام آرام دلیل سخت‌کوشی خود را نمی‌داند و تغییر می‌کند. فهم جدید ما از این عرصه و اتمسفری که از آن صحبت می‌کنیم، موضوعی است که باید آن را بفهمیم و در کلاس‌ها آموزش دهیم. صحبت‌های ما در خصوص بحث‌هایی این چنین با آقای تارخ خیلی جذاب و لذت‌بخش بود.

عسگرپور ادامه داد: آقای تارخ مانند هر هنرمند اثرگذاری زنده است و به همین دلیل باید به این بحث بپردازیم که سرنوشت آموزشی که ایشان به دنبال آن بود باید چگونه پیش برود؛ نه اینکه این اتفاق کات شود و به مقطعی در تاریخ بپیوندد.

همه چیز را درباره زنده‌یاد تارخ گفته شد

عباس یاری نیز در ادامه این برنامه گفت: مستندی که دیدیم، به قدری مفصل بود که دیگر چیزی برای صحبت باقی نمی‌ماند. چون تقریبا همه چیز را درباره زنده‌یاد تارخ گفت. ایشان در مستند صحبت‌هایی درباره بازیگری کرد که خیلی جالب توجه بود. آخرین مصاحبه با آقای تارخ را من انجام دادم و باید بگویم امین تارخ کسی بود که مقوله بازیگری در سینمای ایران را خیلی جدی کرد. همانطور که حضور و وجود آقای مهرجویی باعث شکل‌گیری سینمای ایران شد، آقای تارخ نیز با تاسیس کارگاه بازیگری خود، کسی بود که به بازیگری خیلی ارج گذاشت و آن را جدی کرد. بنابراین حضور او واقعا ارزشمند بود و هست.

نیما تارخ (پسر امین تارخ) نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: در مورد آموزشگاه باید بگویم که فعلا آموزشگاه تعطیل است. دلایل این موضوع هم متفاوت است. ماجرا این است که مقوله آموزش اندکی از ارزش افتاده و مانند سابق نیست. در واقع اکنون مقداری از اعتماد هنرجوی بازیگری از بین رفته است. بنابراین باتوجه به شرایط موجود صلاح ندیدم که در نبود آقای تارخ این مسیر را ادامه دهیم. این افتخار نصیب من شده که همکاری‌هایی را با آقای اسعدیان داشته باشم؛ در مورد صحبت‌های ایشان باید بگویم چیزی تغییر نکرده و روال مانند گذشته است.

او افزود: به هر حال سر صحنه اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی رخ می‌دهد اما شاید تربیت آدم‌ها کمی متفاوت شده است. این چیزی نیست که بتوان آن را در آموزشگاهی تدریس کرد. شاید یکی از دلایل این اتفاق این باشد که ارزش کار نسبت به گذشته مقداری تغییر کرده است. زمانی که مقوله آموزش به این صورت از بین برود، قاعدتا تربیتی هم باقی نمی‌ماند. از همگی بابت صحبت‌هایی که شاید جای آن اینجا نبود عذرخواهی می‌کنم. در واقع باید بگویم امین تارخ هر چه داشته را خود به دست آورده و ما که اعضای خانواده او را تشکیل می‌دهیم، هیچ کدام میراث دار او نیستم. از همگی بابت برگزاری این برنامه تشکر می‌کنم.

چرا این فیلم فاطمه معتمد آریا را یک زن کودن نشان می‌دهد؟

کد خبر 807241 منبع: ایسنا برچسب‌ها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران امین تارخ

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران امین تارخ ادامه صحبت هایش هنرمندان ایران دست دادیم برنامه گفت همین دلیل آقای عسگرپور سینمای ایران آقای تارخ آقای تارخ آقای تارخ تشکر می کنم باید بگویم امین تارخ صحبت هایی زنده یاد همه چیز سر صحنه هم کار آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۸۳۰۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زنده‌ نگهداشتن خاطرات دفاع مقدس یک ضرورت است

با این بازیگر گفت‌وگویی داشتیم.

شما در سریال نون‌خ با ظاهری متفاوت حضور داشتید. یکی از سکانس‌های مورد توجه بازی شما در این سریال زمانی است که با یک چرخش روی ویلچر شخصیت‌های دیگر را غافلگیر می‌کنید. چگونه به اجرای این صحنه رسیدید؟ 
خدا را شاکرم که آن سکانس به‌خوبی انجام شد و مورد توجه بینندگان سریال قرار گرفت. طوری که تقریبا همه از من می‌پرسند که آیا آن پرش از روی ویلچر کار بدلکار بوده یا نه؟ از آنجایی که ورزش جزو لاینفک زندگی من است و در پرواز با پاراگلایدر، شنا، اسکی، تنیس، به شکل حرفه‌ای کار کرده‌ام، بنابراین آمادگی بدنی خوبی برای انجام حرکاتی اینچنین دارم و امیدوارم در آینده نقش‌هایی نوشته شوند که بیشتر بتوانم از توانمندی‌های جسمانی خود در ارائه آن نقش‌ها بهره بگیرم.

بازیگران نون‌خ چند فصلی است که با مخاطبان همراه هستند اما شما در این فصل به قصه اضافه شدید. ماجرای همراهی‌تان به این گروه چگونه رقم خورد؟
گروه کارگردانی نون‌خ تصمیم به انتخاب من برای بازی در این سریال گرفتند و دلیل پذیرفتن نقش از جانب من در ابتدا شخص خود سعید آقاخانی در سمت کارگردان بوده است، چراکه ایشان از همکاران بسیار خوب و قدیمی هستند. علاوه بر آن موفقیت این سریال طی سال‌های گذشته که به یک برند تبدیل شده، قطعا در انتخاب من تأثیرگذار بوده است. خرسندم از این‌که نقشی را در این سریال و در کنار دوست قدیمی خود در مقام کارگردان، عهده‌دار بودم. همچنین تهیه‌کننده این کار آقای فرجی که از مدیران قدیمی با شناسنامه قابل قبول بودند، از دیگر دلایل حضور من در سریال نون‌خ است.

با توجه به گریم متفاوت‌تان در این نقش مخاطبان چه بازخوردی داشتند؟
بازخوردی که از حضور در مجموعه نون‌خ داشتم، فوق‌العاده عالی بود و مثل همیشه مردم به من لطف داشتند. شکر خدا بینندگان سریال، با این نقش ارتباط بسیار خوبی برقرار کردند، هرچند در ابتدا و با توجه به گریم سنگین نقش من در سریال، برخی مخاطبان به من خرده گرفتند که چرا چنین نقش بی‌حال و بی‌رمقی را انتخاب کرده‌ام اما بعد از این‌که چند قسمت از سریال پخش و کاراکتر اصلی من در نون‌خ نمایان شد، همگی اذعان داشتند که نقش من در سریال عالی بوده و الان منتظرند که کاراکتر تانیا دوباره به ادامه قسمت‌های سریال بازگردد. مخاطبان دائم از من سؤال می‌کردند، حالا که تانیا با گریم جدید به ماموریت دیگری رفت، دوباره کی بازمی‌گردد و من بالبخند می‌گفتم که اجازه بدهید ببینیم نویسنده چه تصمیمی برای تانیا خواهد گرفت.

با توجه به آمادگی جسمانی که دارید چرا پیش‌تر از این توانایی در ایفای نقش‌هایتان استفاده نکرده بودید؟ ممکن است تا امروز بسیاری از مخاطبان شما از آن بی‌اطلاع باشند. 

انتخاب بازیگر هم از مقولاتی است که در بسیاری از آثار حالت غیر حرفه‌ای پیدا کرده است؛ طوری که ابتدا از ما قیمت می‌پرسند در حالی که نه فیلمنامه‌ای خوانده شده و نه نقش ما در آن کار مشخص است. گویا قیمت می‌گیرند که به اندازه قیمت پیشنهادی ما برایمان نقش تعریف کنند؛ این درد مدت‌هاست گریبان حرفه بازیگری را گرفته در صورتی که در گذشته ابتدا به ما فیلمنامه داده می‌شد، بعد پیشنهاد نقش و در صورت قبول نقش بحث مالی، دستمزد و قرارداد پیش می‌آمد. این مسائل موجب شده تا من بازیگر به خیلی از چنین پیشنهادهایی توجه نکنم و ترجیح بدهم اوقات خود را به مطالعه، خواندن کتاب و ورزش اختصاص دهم و آن‌قدر منتظر بمانم تا یک کار گروهی خوب و با عوامل حرفه‌ای مثل نون خ به من پیشنهاد شود که امید‌وارم اتفاقاتی مثل تجربه حضور در نون خ برای من بیشتر بیفتد. با توجه به سابقه ۳۲ ساله بازیگری من و اکثر همکاران در این حوزه، همواره منتظر چنین اتفاقاتی هستیم تا پیشنهاد کاری در خور به ما بشود تا از هنر بازیگری خود در جای درستی استفاده کنیم، نه برای هر نقشی و به هر قیمتی.

عده‌ای از بازیگران پس از چند سال اشتغال در این حرفه به سمت کارگردانی می‌روند. با توجه به سابقه‌ای که در ایفای نقش در ژانرهای مختلف دارید، هیچ‌وقت دغدغه تجربه سایر شاخه‌های هنری مثل نویسندگی و کارگردانی را داشتید؟ 
باتوجه به سابقه دیرینه من در کتاب خواندن، همکارانی که از دوستان صمیمی من هستند، با علم به این موضوع، معمولا به من این لطف را دارند که فیلمنامه‌های‌شان را بخوانم و نکات مورد نظرم را به لحاظ چفت و بست قصه برایشان نوشته و یادداشت و تا حد امکان کمک‌شان ‌کنم. بارها هم از من برای کارگردانی هنری دعوت شده و همکارانم معتقدند که این نگاه در من وجود دارد ولی اساسا دغدغه من اینها نیست و فقط بازیگری را ترجیح می‌دهم. اصولا از آن دسته بازیگران هستم که عقیده دارم، من بازیگرم، ترجیح می‌دهم در یک شاخه باشم و خوب آن را جلو ببرم و از این شاخه به آن شاخه نکنم ولی هستند عزیزان همکاری که تمایل به تجربه سایر رشته‌ها دارند و قابل احترام می‌باشند.

برای ایفای نقش بیشتر به آثار کمدی علاقه ‎دارید یا اولویت‌تان گونه دیگری است؟
همان‌طور که اشاره کردم آنچه در انتخاب نقش برای شخص من اولویت دارد، دوست داشتن آن نقش، ارتباط گرفتن با نقش و همذات‌پنداری با آن است. با توجه به این‌که من به مدت 8 سال تا سال 1402، بازرس انجمن بازیگران سینما و تلویزیون ایران بودم که البته بعد از آن خودم را درگیر این عنوان نکردم، از این رو با دغدغه بسیاری از بازیگران مطلع هستم. گاه شاید مردم جامعه بر من خرده گرفته‌اند که چرا فلان نقش را بازی کرده‌ام و من در جواب آنها می‌گویم که من هم مثل شما هزینه زندگی و درمان دارم و باید نیازهای فرزندم را تامین کنم.

اتفاقا به‌تازگی وقتی برای تسویه وام به بانک مراجعه کرده بودم، عده‌ای با تعجب می‌پرسیدند مگر شما هم نیاز به وام پیدا می‌کنید؟! باید در نظر داشت که تنها تعداد محدودی از بازیگران دستمزدها و رقم‌های آنچنانی دریافت می‌کنند که البته دلیل این اختلاف دستمزدها هم مشخص نیست. بقیه بازیگران با توجه به تجربه بازرسی من در انجمن بازیگران، اکثرا مشکلات مالی داشته، مستاجرند، از این جهت به‌دلیل مسائل مالی گاه مجبور به قبول نقشی می‌شوند که شاید خیلی مورد پسند ایشان نیست. آنچه که همواره برای من جای سؤال دارد، بیمه صنف بازیگران است و با این‌که این بیمه از نوع بیمه کارگری است؛ سابقه کار و سنوات، سختی کار و بازنشستگی به ما تعلق نمی‌گیرد و ما شامل بیمه بیکاری نمی‌شویم، حتی اگر مدت بیکاری ما از چند سال تجاوز کند. ضمن این‌که من بازیگر مستندات تصویری، قراردادی برای اثبات سوابق کاری خود دارم؛ چگونه است که از ۳۲ سال سابقه مستند، تنها ۱۲ سال آن در بیمه برای من لحاظ می‌شود. امیدوارم در این خصوص مسئولان مربوط نگاه مثبتی به اهالی هنر داشته باشند تا بازیگری مثل زهره حمیدی که مدت‌ها است با بیماری شدیدی دست و پنجه نرم می‌کند و بعد از این همه سال فعالیت، بیمه ندارد، بتواند برای دوران میانسالی، بیماری و از کار افتادگی خود، نقطه امیدی داشته باشد. برای مثال درهمین سریال نون‌خ در عرض یک هفته، پنج حادثه برای گروه فنی رخداد، حشره ناشناخته‌ای گریمور را نیش زد، هرچند که شکر خدا برای خود من اتفاقی نیفتاد، ولی از آنجا که اتفاق ناخواسته است، در نتیجه مباحث مطرح شده در‌خصوص بیمه و امثال آن شامل تمامی صنوف این حوزه مانند عوامل فنی، گروه صحنه و... می‌تواند نقش مهمی در عملکرد و تامین کلیه عوامل و صنوف هنری داشته باشد. ضمن این‌که در این خصوص خانه سینما با برچسب تلویزیونی‌زدن به اغلب بازیگران، از حمایت حداقلی بازیگران شانه خالی می‌کنند. در صورتی که بازیگری، منهای بازیگری تئاتر که به صورت زنده اجرا می‌شود، در تلویزیون، فیلم کوتاه و سینما برای نمایش حس به مخاطب، از فرمول یکسانی تبعیت می‌کند و احساس او در هر‌کدام از این مقولات کم و زیاد نخواهد بود. بازی در مقابل دوربین یک شکل است و نیاز به برچسب زدن و ارجاع به سازمان دیگر ندارد. امیدوارم از اندک بازیگرانی که بالای 20سال سابقه کار در تلویزیون دارند و در سال‌های بازیگری، سختی‌های بسیاری متحمل شده‌اند، بیشتر حمایت شود و با ارائه تبصره یا مصوبه‌ای به سازمان بیمه تامین اجتماعی، ضمن پرداخت حق بیمه از جانب هر بازیگر، سوابق کاری او را به وی بازگردانند. من از سال ۷۵ عضو خانه سینما هستم و شروع بازیگری‌ام از سینما بوده است؛ بعد از این همه سال، برای تمدید کارت عضویت، می‌خواهند پنج نقش یک سینمایی در سال را ارائه دهیم در صورتی‌که ما در سال، مگر چند کار سینمایی تولید می‌کنیم که نقش یک آن، خانم‌ها باشند و هر بازیگری برای تمدید کارت خود بخواهد رزومه بازی در نقش یک آن را به خانه سینما ارائه دهد.

درصورتی‌که من نشان «ب هنری» معادل فوق‌لیسانس از فرهنگ و ارشاد دارم و این‌که ارشاد من را برای اعطای نشان هنری قبول دارد ولی خانه سینما آن‌هم برای تمدید کارت نه! ضمن این‌که همه ما با یکدیگر در ارتباط بوده و همکار هستیم که در بینابین این همکاری‌ها عنوان می‌شود اساسنامه اشکال دارد و هنوز بعد از یک دهه این اشکالات در اساسنامه رفع نشده است. کاش نهادها و سازمان‌ها به‌جای برپایی مجلس ترحیم و مراسم یادبود بازیگران، در زمان حیات آنها، نقش حمایتی از بازیگران داشته باشند تا یک بازیگر باسابقه مجبور نباشد مثلا برای دریافت وام آن‌همه دوندگی کند.

با تمام این چالش‌ها همچنان دغدغه بازیگری دارید و به این شغل به‌صورت حرفه‌ای نگاه می‌کنید. چرا؟
عشق به مردم اصلی‌ترین محرک ما در عرصه بازیگری است و من از زمان قبول حضور در «نون‌خ» امیدوار بوده و هستم که بتوانیم حتی برای دقایقی شادی به خانه‌های مردم ببریم تا در این روزگار دقایقی بخندند و این حداقل کاری است که ما می‌توانیم با عشق و جان برای هموطنان خود انجام دهیم. خدا را شاکرم جزو معدود افرادی هستم که مردم به من اطمینان دارند. در فضای مجازی به من پیام می‌دهند، از مشکلات خود می‌گویند، کمک‌های‌شان را از طریق من در اختیار نیازمندان قرار می‌دهند و من نیز تا جایی که در توانم بوده و به یاری خدا از اعتبار و ارتباط خود در جایگاه هنر، به نفع مردمم استفاده کرده‌ام. تا جایی که برایم مقدور باشد سعی می‌کنم مشکلات آنها را پیگیری و کمک کنم. 

تا امروز چه نقش‌هایی را دوست داشتید بازی کنید اما به شما پیشنهاد نشده یا به‌هردلیل امکان حضور در آنها را نداشتید؟ 
بازیگری مانند دنیای واقعی، اقیانوس بیکرانی از نقش‌های متعدد است. یکی از نقش‌های مورد علاقه من، حضور زنان کشورم در جنگ هشت‌ساله در مقابل عراق است که یک‌بار پیش از این افتخار بازی در فیلم دختران جنگ به کارگردانی آقای عبداللهیان را داشتم و در آن، نقش یکی از زنان مدافع خرمشهر در زمان حمله رژیم بعثی را ایفا کردم. در این فیلم شاهد چهار دختر مبارز هستیم که سه نفر از آنان به شهادت می‌رسند. من هنوز برای بازی در آن نقش به خود می‌بالم. مقوله جنگ هشت‌ساله ما چیزی است که هیچ‌وقت نباید فراموش شود و هنوز می‌توان کلی در مورد آن نوشت و تکرار کرد تا آن رشادت‌ها هیچ‌گاه از ذهن مردم ما پاک نشود. دلم می‌خواهد بازهم فیلمسازان ما با نگاه متفاوت‌تری به آن بپردازند؛ چراکه وظیفه ما این است که آن هشت سال را زنده نگه داریم. در زمان جنگ، من خردسال بودم و بیشتر صدای آژیر‌ها را به یاد دارم. در آن دوران مادر من به‌عنوان پرستار سه شیفت سر کار حاضر بود و در آن میان وقتی به رزمندگان امدادرسانی می‌کرد ریه‌اش با گاز خردل درگیر شد و نای او تاول زد، طوری که به حد مرگ رسید.
مادر من اکنون ۸۰ ساله است اما تأثیرات جنگ، فشار کار سخت در آن دوران و افسردگی‌های ناشی از آن، سیر در خاطرات گذشته و تاثیری که آن زمان در اثر نبودن مادر بر سر فرزندان خردسالی که در خانه می‌ماندند، همگی فشارهای دوران جنگ است. وقتی که در مدرسه امتحان ریاضی داشتیم با صدای آژیر، برگه‌ها به هوا می‌رفت و ما با اضطراب و وحشت به سمت پناهگاه‌ها می‌گریختیم و همه اینها فشار‌های روحی آن دوران است که هنوز با ما مانده است.

اگر پیشنهاد فیلم یا سریال دفاع مقدسی داشتید، تمایل دارید با کدام کارگردان کار کنید؟
امروزه شرایط متفاوت شده است. گاه کارگردان‌ها و عوامل جوان آن‌قدر در تکنیک کارگردانی یا سایر رشته‌ها مثل فیلمبرداری، صدا و مانند آن تبحر دارند که به‌واقع گوی سبقت را ربوده‌اند. با توجه به سابقه همکاری که با نوید محمودی داشته‌ام، چون این کارگردان نگاه انسانی در کار دارد، احترام خاصی برای او قائل هستم و به عقیده من برکت کار نوید محمودی بیشتر به‌دلیل رفتار درستی است که در جایگاه خود دارد. در سریال فه‌فه، من، حسین رفیعی و سوسن پرور با نوید محمودی در مقام تهیه‌کننده همکاری داشتیم و به‌رغم این‌که آن زمان قرار بود دستمزدها را صداوسیما پرداخت کند اما او برای این‌که مدیون بچه‌های گروه نشود، با پول فروش منزل خود دستمزد عوامل گروه را پرداخت کرد. هرچند که قبل از آن دو قسط را پرداخت کرده بود و ما معترض شدیم که چرا چنین کاری کرده است. اگر چنین افرادی کارشان دیده می‌شود، حق‌شان است چرا که هاله انرژی درستی دارند. متاسفانه اعتراض به دیرکرد حقوق‌ها موجب می‌شود به کارهای دیگر دعوت نشویم در صورتی‌که وقتی تهیه‌کننده و کارگردانی توقع دارد بازیگرش به‌موقع سرکار حضور یابد و تمام احساسش را در خلق نقش به‌کار گیرد، می‌بایست خود نیز به تعهد و قرارداد‌ش پایبند باشد و در زمان معینی با بازیگر و عوامل خود تسویه کند. در کل باید همه عوامل گروه به نوعی پشت هم باشند تا هریک از افراد گروه از‌جمله بازیگر یک مجموعه که تامین یک خانواده برعهده اوست و مستاجر است به مشکل بر‌نخورد.

همه نقش‌هایم را دوست دارم

سماواتی به جام‌جم می‌گوید: در سال‌های اخیر با سریال‌های خوبی چون خوشنام، شهرک رنگین‌کمان که در ژانر کودک بود، چسب زخم با کاراکتری به نام هما که جزو کاراکترهای مورد علاقه من بود، بوم و بانو بوم با کاراکتر دلربا و چند کار دیگر برای تلویزیون کار کرده‌ام که تقریبا همه آنها را دوست داشته و نمی‌توانم بین آنها تفاوتی قائل شوم؛ چرا که وقتی من با نقش خود ارتباط برقرار می‌کنم دیگر برایم فرقی نمی‌کند که در چه نقشی و برای چه ژانری قرار است ایفای نقش کنم. اخیرا در یک کار سینمایی به نام تصویر آخر بازی کرده‌ام که فعلا در مرحله موسیقی توسط محمد فرشته‌نژاد است. تدوین آن پایان یافته و به‌نظر من در اکران بتواند موفقیت خوبی در میان مخاطب کسب کند زیرا نقشی که من در این اثر برعهده داشتم همچنان در ذهن من مانده و مرا درگیر خود کرده است؛ از این‌رو انتظار می‌رود که بازتاب مثبتی برای مخاطب داشته باشد. مادری که فرزند معلول و توانخواه خود را با نگرانی‌ها و دغدغه‌های ذهنی قابل تامل، بزرگ می‌کند و همواره نگران آینده او، بعد از خودش است. چنین مسأله‌ای از‌جمله مواردی است که جامعه کنونی ما با آن مواجه است؛ بازخوردی که ما باید در رفتار با این عزیزان در سطح جامعه داشته باشیم، نیازمند فرهنگ‌سازی است تا رفتار درستی را در مواجهه با این قشر داشته باشیم.

دیگر خبرها

  • (ویدئو) بهرام بیضایی به بهاره رهنما: بازیگری نکن!
  • زنده‌ نگهداشتن خاطرات دفاع مقدس یک ضرورت است
  • تشکیل بانک اطلاعاتی به منظور ترویج اشاعه کارآموزی در مازندران
  • صفر تا صد آرایشگری مردانه را در کمترین زمان ممکن یاد بگیرید /درآمد و مزیت
  • ماجرای بازیگرانی که مهاجرت کردند | وضعیت رفتگان اغتشاشات ؛ از تاکسی اینترنتی تا بازی تنها در حد چند دقیقه رقص!
  • کلاس آموزش بازیگری کودک بارانا
  • آغاز ثبت‌نام مسابقه گویندگی و بازیگری رادیو
  • انعکاس چهره معلم در قاب جادو
  • آغاز به کار ستاد برگزاری نخستین المپیاد هنر در مشهد
  • یکی از بهترین آموزشگاه‌های آرایشگری مردانه در تهران با مدرک بین المللی